سكوت من وتو
سکوت من وتو....... تب عشق بود ميان من و تو
تبی که حتی با باران وفا نيز آرام نمی شد
و به تاراج رفتن کلام من و تو
تا که هيچ چيز بجز سکوت در ميان ما نماند
.
چهره هايی آرام اما قلبی آشفته و روحی آکنده از حرف من و تو .
و در اين بی واژگی و بی کلامی من در اشکهايم غوطه ور بودم
و تو تنها نگاهت بدرقه اشکهايم بود
و تو با نگاهت اشکهای دلم را پاک کردی
وقتی که گونه هايم را نوازش ميکرد![]()
+ نوشته شده در شنبه بیست و ششم مرداد ۱۳۹۲ ساعت 17:43 توسط سعیده
|
دلم می نالد از درد جدایی خدایا چاره ای صبری و راهی