سوختم
و تـو هـر وقـت خـواسـتـی سـرنـوشـتـم را بـدانـی
سـيـگـاری روشـن کـن
و آن را نـکـش
فـقـط نـگـاهـش کـن
بـبـيـن کـه چـه بـيـهـوده سـوخـتـم . . .
+ نوشته شده در شنبه سیزدهم مهر ۱۳۹۲ ساعت 21:14 توسط سعیده
|
دلم می نالد از درد جدایی خدایا چاره ای صبری و راهی